به گزارش مشرق، مقامات ایالات متحده امریکا به موازات استراتژیهای متنوع ضدایرانی خود تلاش میکنند به جامعه ایرانی القا کنند هدف آنها آسیبرساندن به زندگی مردم نیست بلکه هدف اصلی و نهایی آنها مقابله با حاکمیت اسلامی است، به عنوان نمونه رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا اخیراً به صراحت بیان کرده هدف امریکا از وضع تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران، مردم نیست و هدف مقابله با نظام ایران است؛ موضعگیریای که نه تنها با اهداف تصریح شده در قوانین مختلف و قطعنامههای ضدایرانی همخوانی ندارد بلکه با سایر مواضع سیاستمداران این کشور، مراکز آیندهپژوهشی و رسانههای معتبر این کشور تطابق ندارد.
آنچه محور تحریمهای ضدایرانی امریکاست ایجاد بدبینی بین مردم با حاکمیت و نهایتاً ایجاد شکاف مردم – حاکمیت و کشاندن مردم به کفخیابانها (شورشهای اجتماعی – خیابانی)ست.
رکس تیلرسون آبان ماه امسال ادعا میکند تحریمهای اقتصادی علیه ایران متوجه دولت این کشور بوده و مردم را هدف قرار نداده است. روزنامه تایمز هند با انتشار این خبر از دیدار وزیر خارجه امریکا با همتای هندی خود مینویسد: به ادعای وزیر خارجه امریکا، این کشور با تشدید تحریمها علیه ایران، به دنبال اعمال فشار بیشتر برای توقف اقدامات بهزعم وی بیثباتکننده تهران در منطقه است.
نظر رهبری در مورد دشمنی امریکا با مردم ایران
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار اخیر خود با دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت روز ۱۳ آبان به دشمنی امریکا با ملت ایران اشاره و تشریح میکنند که هدف امریکاییها تنها در مخالفت با نظام اسلامی خلاصه نمیشود، ایشان بیان میکنند: «اینجور نیست که فقط با این حقیر دشمن باشند یا با دولت جمهوری اسلامی، نه، با اصل این ملتی که ایستاده است، این ملتی که از مواجهه با دشمن خسته نمیشود مخالفند، با این بدند، با این دشمنند. دیدید، همین اواخر رئیس دولت امریکا گفت، ملت ایران، ملت تروریست است. شما ببینید چقدر این نگاه، نگاه ابلهانهای است! یک ملت را میگویند تروریست؟ نمیگوید رهبر تروریست است، نمیگوید دولت تروریست است؛ میگوید ملت ایران تروریستند! این دشمنی نیست؟ چند سال قبل از این هم یک دولتمرد دیگر امریکایی گفت ما باید ریشه ملت ایران را از بین ببریم و بکنیم. احمق! ریشه یک ملتی را، آن هم یک چنین ملتی با این سابقه تاریخی، با این درخت تناور فرهنگی، میشود کند؟ ببینید! [این] دشمنی است، وقتی دشمن است، چشمش بسته است.»
تاکنون بارها رسانههای معتبر غربی به هدف تحریمها اشاره کردهاند که همان تلاش برای ایجاد نارضایتی در مردم است، طبیعی است زمانی نارضایتی در جامعهای شکل میگیرد که مردم تحت فشارهای شدیدترین محدودیتهای اقتصادی و معیشتی قرار گیرند، کما اینکه همانگونه که از مفاد قطعنامه ۱۹۲۹ پیداست، هدف اصلی این قطعنامه تشدید گلایههای اقتصادی در مردم و نهایتاً تلاش برای شوراندن آن علیه حاکمیت است.
اعتراف واشنگتنپست درباره مردم ایران
روزنامه واشنگتنپست در یکی از شمارههای خود به نقل از یک مقام رسمی ارشد امریکا اعتراف میکند، هدف تحریمها علیه ایران تغییر نظام این کشور است. این مقام امریکایی در این روزنامه بیان میکند: «هدف این تحریمها ایجاد نفرت و نارضایتی در خیابانهای ایران بوده است.» در زمان دولت جورج بوش رئیسجمهور این کشور بودجهای را از سوی کنگره برای حمایت از گروههای ضددولتی در راستای تضعیف نظام ایران دریافت میکند.
جیمز ریکاردز از جمله مشهورترین کارشناسان امریکایی و نویسنده کتاب پرفروش «جنگهای ارزی» در سال ۲۰۱۲ در اندیشکده کارنگی بیان میکند: «بهترین راه بیثباتسازی استفاده از افزایش تورم است. تغییر رژیم اسم همین بازی است که در ایران در حال اجراست. هیچکس جنگ را دوست ندارد، اما میتوانیم کاری کنیم که گروه دیگری در ایران به قدرت برسند و مسئله هستهای را از طریق دیگری حل کنیم.»
پیامدهای ناشی از جنگ ارزی به صورت مستقیم روی زندگی اقتصادی مردم ایران تأثیر میگذارد، کما اینکه جامعه ایرانی در نوسانات ارزی دولت دهم بیشترین هزینهها را متحمل شد.
اما امریکاییها لازم میدانستند قبل از شکلگیری اردوکشی خیابانی علیه نظام اسلامی مردم را نسبت به جریان مؤمن و انقلابی نیز بدبین و رویگردان کنند، کمااینکه دنیس رایس مشاور سابق اوباما زمینه رویگردانی مردم از جریان انقلابی را اینگونه بیان میکند: «واشنگتن باید به همان منطقی که ایرانیها را پای میز مذاکره آورد، ادامه دهد، بهخاطر عدمتغییر رفتار ایرانیها هزینه اعمالی را افزایش دهد اما هنوز سردرگم و معطلشان نگه دارد. این یعنی مخاطب قراردادن اقدامات تهران در عراق و سوریه، یمن و گروههای مبارز فلسطینی. ایران میتواند در نظام امنیت منطقهای جایی برای خود داشته باشد، به شرطی که همسایگانش را تهدید نکند و به دنبال برتری نباشد. هزینه بالای تحریمها برای ایران، عاملی بود که باعث شد در قالب انتخاب روحانی، نشانی از تغییر در سیاست این کشور دیده شود.»
تلاش برای ایجاد نارضایتی مردمی از سیاستهای منطقهای
امریکا نه تنها هدف تحریمها را ایجاد نارضایتی در جامعه ایرانی نسبت به نظام اسلامی قرار داده بلکه تلاش کرده جهتگیریهای خود را به سمت بدبین کردن مردم به جنبشهای آزادی بخش ملی پیش ببرد. به بیان بهتر قبل از بحران سوریه، همواره حمایتهای سیاسی- معنوی ایران از جنبشهای آزادی بخش ملی نظیر حماس و حزبالله مورد تخطئه این جریان
داخلی – خارجی قرار میگرفت تا جایی که در حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری تلاش میشد شعار حزبی «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به عنوان یک شعار همگانی و ملی تبدیل شود. در حالی بعد از شکلگیری داعش و افزایش تهدیدات گروههای تروریستی علیه تمامیت ارضی کشورمان اثباتشده که ایجاد و حفظ خط مقاومت در منطقه یک نیاز اساسی و ضروری، حداقل برای حفظ امنیت داخلی کشور است.
ایجاد نارضایتی عمومی نسبت به سیاستهای کلان نظام در عرصه منطقهای به ویژه در حمایت از مسلمانان منطقه در حالی یکی از اهداف اولویتدار است که رسانههای فارسیزبان وابسته به شبکههای جاسوسی غربی بعد از بازی فوتبال ایران و سوریه تلاش کردند با برجسته کردن برخی از حواشی این بازی و موجسواری روی برخی اخبار مجعول جامعهایرانی را به این باور برسانند که نتیجه مستقیم سیاستهای حمایتی ایران از دولت مرکزی سوریه، ناسپاسی مردم این کشور بوده است.
منبع: روزنامه جوان